شيشه عقب ماشينه نوشته بود: "چهل روز گذشت، پدرم برنگشت" و تو اتوبان لايي ميکشيد، يعني ميخواست دست هممونو بگيره ببره پيش باباش.
erfan
شيشه عقب ماشينه نوشته بود: "چهل روز گذشت، پدرم برنگشت" و تو اتوبان لايي ميکشيد، يعني ميخواست دست هممونو بگيره ببره پيش باباش.
erfan